راه تو را صدا میزند
سرگذاشتن به راهی که اولش منادی پایان زیبایش باشد ،
لذتی سرشار از انرژی و احساس تفاوت به آدمی میبخشد،
گویا راهی را یافته ای که برای آن ساخته و پرداخته شده ای،
راه تو را صدا میزند ....و صدایش غرش رعد و برق
و صاعقه پیش از باران رحمت است ،
آستینها را بالا بزن و پاشنه هایت را بکش و مشتت را گره کن،،،،،،،
نبض کار را در میان پنجه هایت بگیر و تا سرحد تسلیم فشار بده ؛؛؛
بگذار ضرباهنگ منظم و پر طنینش را با تمام وجودت احساس کنی
حسی سرشار از عشق و صداقت..
انگیزه ای همچون قرار گرفتن پشت پنجره کلبه کوچک بالای تپه،،
مشرف به جنگلی فروخفته در زیر لحافی از مه سحر گاهی
که چونان عروسی فریبا و زیبا با آستری سبزینه
تو را بسوی خویش میخواند
بسوی زندگانی
بسوی حیاتی پر جنب و جوش
بسوی حیاتی پر از احساس و رنگ،....................
برو....................................
برو..........................
برو..................
غ.ر.نظری
کلمات کلیدی : راه، رعد و برق، کار، زیبا، فریبا
» نظر